چنانچه به مضرات مذهب دولتی بیندیشیم، در می یابیم که آثار منفی و مخرب آن آنقدر زیاد است که طرفداران واقعی مذهب را از بودن و رشد آن نگران می کند .در حکومتهای دینی هم حکومت دچار مشکل می شود و هم دین ارزشش را از دست می دهد چون همه ظلمها به نام دین است سوء ظن همگانی بر مقدسات دینی می رود . یکی از طرفداران واقعی مذهب آقای حسین کاظمینی بروجردی هستند که بیش از 20 ساله برای نهادینه کردن جدایی دین از حکومت تلاش کردند تا ارزش به دین و هم سیاست به مجرای درست خود برگردد. حکومت جمهوری اسلامی با 33 سال قدمت جدا از ظلمهایی که بر مردم روا داشت ، لزوم حکومتی سکولار و برپایی جدایی دین از حکومت را بر مردم ایران نشان داده است حکومتی که به دین و اعتقاد مردم کاری ندارد و فقط برای آبادانی کشور تلاش می کند.
آقای بروجردی در تاريخ دهم مرداد ماه سال 1337شمسي در خانواده روحانی معتقد به دین سنتی در بروجرد به دنیا آمدند
اولین بارکه بازداشت شدن در تيرماه 1374 (ژوئيه 1995) بود که با دخالت وزارت اطلاعات، ايشان در خيابان ربوده شدند و سپس به زندان توحيد (پشت اداره پست مركزي تهران) انتقال یافتند و در آنجا شكنجههاي بسياري بر ايشان وارد شد. مسجد همت آبادکه امانتش را تا قبل از این برعهده داشت نيز مصادره و اداره آن به دست ملاهاي حكومتي سپرده شد. بعد از آزادي از زندان، ماهها بستري شدند، با گذشت زمان و حصول بهبود نسبي، با پيگيريهاي مردمي مجددا فعاليتهاي خود را اين بار از منزل شخصي خود آغاز نمودند.
از آنجا كه مسجد ايشان مصادره شده بود و اجازه داشتن مسجد و يا دفتر را نداشتند ناچارا منزل ايشان تبديل به محل مراجعه عموم علاقمندان و ديدارهاي مردمي شده بود. در اين دوران ايشان مقالات متعددي در زمينههاي اعتقادي، اخلاقي،عرفاني،... تقرير مينمود كه به همراه اسناد روائي و مطالب متنوع ديگر، در دو كتاب مستقل به نامهاي "كتاب حكيم" و "باراني در كوير سوخته" منتشر شد.
ایشان در روز 26/10/1379 (15 ژانويه 2001) دوباره بازداشت و به زندان اوين منتقل شد و در بند 59 و 209 آن زندان مخوف، شكنجههاي بسياري را تحمل نمود تا اينكه در زندان دچار سكته قلبي شد و در تابستان سال 1380 (2001) ايشان را در حالي به خانوادهاش تحويل دادند که ماهها قادر به انجام كارهاي شخصي خود نبوده و به انواع بيمارهاي جسمي مبتلا شده بود. در سال 1381رساله آزادی را نوشتند که در وزارت ارشاد اجازه چاپ پيدا نكرد.
پس از آن فعاليتهایشان را دنبال كردند با گذشت زمان، روز به روز بر تعداد علاقمندان افزوده ميشد و با گسترش اين استقبال عمومي، خشم وزارت اطلاعات و دادگاه ويژه روحانيت به گونهاي برانگيخته شد كه به منظور ضربه زدن و سركوبي ايشان پدرشان را در مرداد 81 به قتل رساندند. با این حال ایشان کوتاه نیامدند و پس از گذشت زمان كوتاهي فعالیتهای وی دوباره به اوج رسيد و آخرين جلسهي ايشان با حضور دهها هزار نفر در استاديوم شهيد معتمدي در جنوب تهران، برگزار گرديد كه علاوه بر سالن مربوطه تمامي فضاي داخل و بيرون ورزشگاه و خيابانهاي اطراف بسته شد.
ایشان دو کتابهای مناظرات اینترنتی و درمانگاهی برای تو را نوشتند که اجازه چاپ نگرفتند.
در تاريخ 26/05/1383 (16 اوت 2004) ايشان مجددا به دادسرای ویژه روحانیت احضار شد و بعد از يك دوره بازداشت كوتاه مدت، تعهد داد كه هيچگونه فعاليتي از جمله عبادت و نيايش جمعي، جلسات تدريس و ديدار با مردم نداشته باشد.
ايشان مجاز بود فقط با خانواده و بستگان خود ارتباط برقرار كند و هربار كه رفت و آمد ديگري انجام ميشد، بلافاصله احضار شده و بايد در مورد آن ارتباط توضيح ميداد!
در طی چند جلسه آخر در سال 1385، نيروهاي امنيتي و اطلاعاتي سعي كردند مانع برپائي جلسه شوند، ولي حضور گسترده مردم مانع از اجراي اين نقشه گرديد، به ویژه در جلسه آخر در تاريخ 08/04/1385 (29 ژوئن 2006) که در بزرگترين استاديوم سرپوشيدهي كشور (شهيد كشوري) برگزار شد، این مکان تنها گنجایش بخشی از جمعیت شرکت کننده را داشت و امتداد جمعيت به خيابانها و ميادين اطراف كشيده شد. در این مراسم به اعتراف دوست و دشمن، بيش از صدهزار نفر، بدون تبليغات رسانهاي و در خفقان شديد شركت كردند.
15/7/1385 (7/اكتبر/2006): در صبح اين روز، منطقه محل اقامت ايشان را محاصره كردند و پيوسته با بلندگو هشدار ميدانند كه: يا تسليم شويد و يا كشته خواهيد شد، اگر تسليم شويد در امان خواهيد بود.
با تيراندازي هوائي و استفادهي دائمي از انواع گازهاي ميكروبي و اشكآور و همچنين نمايش دادن انواع ماشينها و تجهيزات وحشتآفريني، سعي كردند تا با ايجاد هراس ایجاد کنند در نهايت در نيمهي همان شب، دستور حملهي نهائي صادر شد و طرفداران آیت الله بروجردی با دست خالی زير اين تهاجم وحشيانه، قلع و قمع شدند، صدها نفر در اين درگيري بازداشت شدند كه بيشترشان، يا تير خورده و يا با ضربات باتوم و لگد زخمي و مجروح شدند، عدهي بسيار نيز با وضعيت وخيم راهي بيمارستان شدند و .....
(آقای بروجردی به وسیله بلندگوي دستي آن شب مهاجمين و مسئولين نظام را اينگونه مخاطب قرار داد:
اي مهاجمين، اگر زور داريد، برويد اعتياد و فقر و فحشا و تبعيض را ريشهكن كنيد، چرا زورتان را روي رعيت خالي ميكنيد، چرا چنگ و دندان به ملت نشان ميدهيد، اين ملت به شما آقائي داد، اين ملت به شما عزت داد، شما در پائينترين جايگاه بوديد، مردم شما را به اين جايگاه آوردند، اين است مزد مردم كه به ايشان حمله كنيد، آن همه نيرو كه آورده ايد اگر بكار ميگرفتيد يك نفر معتاد در ايران پيدا نميشد، يك فقير و گرسنه پيدا نميشد، ميخواهيد مرا بكشيد، با كشتن من مسائل شما حل ميشود؟ بقاء شما تضمين ميشود؟ اين ملت را سرگردان كرديد ، فقير كرديد ، بيچاره كرديد، اين مردمي كه روي منابع انبوه نفت و گاز و طلا زندگي ميكنند چرا فقيرند؟ براي اينكه مديريتتان را آورديد براي سركوب امثال من، اين من و اين شما، بكشيد، اما تاريخ در زمينه شما قضاوت سنگيني خواهد كرد، الان در اين حركت امروزتان كل جهان متوجه شد، تمام رسانههاي جمعي جهان حالت فوق العاده اعلام كردهاند تا اين اخبار را بگيرند، شمائي كه به جرايدتان ميگوييد چيزي ننويسند، به عواملتان ميگوييد اعلام كنند كه من گفته ام "امام زمانم" تاريخ را چه ميكنيد؟ واقعيتها را چه ميكنيد؟ دنيا الان فهميده مشكل من با شما دين است، من ميگويم دين سنّتي شما ميگوييد دين سياسي، ملت دين سياسي نميخواهد ملت از دين سياسي خسته شده است.)
از آن روز به بعد آقای بروجردی در زندان به سر می برند بدون یک روز مرخصی حتی زمانی که مادر ایشان بر اثر شکنجه های زندان فوت شدند اجازه حضور در مراسم خاکسپاری را ندادند .
ایشان در زندان دو رساله ، رساله دموکراسی و رساله رد ولایت فقیه را نوشتند و به بیرون از زندان منتقل کردند و برای یک کنفرانس یک مقاله با موضوع سکولاریسم نوشتند
همراه ایشان در روز 15 مهر مادرشان ، خواهر ، دختران پسران و نوه 6 ماهه ایشان نیز دستگیرشدند و مدتی را در در زندان انفردایی و زیر شکنجه بودند . بعد از آن نیز پرونده ایشان باز می باشد و به بهانه های واهی فرزندان و همسرش را می خواهند و نیز برای تحت فشار قرار دادن آقای بروجردی در مقابل چشمان وی و همسرشان ، پسرش را شکنجه کردند که منجر به سکته قلبی همسرشان شد.
ایشان بدون حق داشتن وکیل مستقل ، در یک دادگاه فرمایشی و غیرعلنی محاکمه گردید ابتدا حکم آقای بروجردی و 12 تن از طرفدارانش اعدام بود که با تلاش فعالین حقوق بشر و فشار رسانه ها این حکم تقلیل پیدا کرد و در نهایت حکم ایشان به 11 سال تبعید به یزد تبدیل شد و كليه اموال و اثاثيه و تنها منزل مسكوني ايشان مصادره شد و طرفدارانش با گذراندن محکومیت یکی یکی آزاد شدند.
تبعید آیت الله بروجردی در تاریخ ۳ آذرماه پس از ضرب و شتم ایشان به زندان مرکزی یزد اجرا شد در یزد آقاي بروجردي نزديك به 80 روز در بند انفرادي زندان مركزي يزد، تحت انواع فشارها و محدوديتها قرار گرفت این زندانی عقیدتی پس از نگارش نامه ای در تاریخ 7 اردیبهشت ماه خطاب به دبیرکل سازمان ملل در خصوص نامشروع خواندن حکومت ایران و درخواست برگزاری رفراندومی در خصوص این موضوع، از 10 اردیبهشت ماه به سلول انفرادی منتقل شد، وی در این مدت دست کم یک بار اعتصاب غذای یک ماهه ای ( از مورخ 15 ارديبهشت 1388) را پشت سر گذاشت و مدتی را نیز در بهداری این زندانی به سر برد)و نهایتا در عصر روز چهارشنبه 28 مرداد 1388، آقاي بروجردي پس از گذراندن حدود 9 ماه از دوره 10 ساله حبس در تبعيد، به طور ناگهاني از زندان مركزي يزد به زندان اوين بازگردانده شد.
آقای بروجردی مدافع صلح و آزادی ادیان و نظر است و معتقد است که ثبات و صلح در خاورمیانه بدون تشکیل حکومتهای سکولار و دموکرات امکان پذیر نمی باشد. که کاندید برای دریافت جایزه صلح نوبل 2012 شده است .
- محصول اين جنايات استبدادي در این شش سال:
الف- آسیب دیدگی شبكه قرنيه چشم، به دليل پاشیدن سم به چهره اش و اصابت ضربات مشت در بند انفرادي 209 و عدم مراقبتهاي پزشكي، اکنون یکی از چشمانش در آستانه نابینایی کامل قرار گرفته است
ب- بروز علائم تومور مغزي در سوزش پشت سر و تير كشيدن قسمت فوقاني و درد مستمر در بخشهاي چپ و راست كاسه سر.
ج- از كار افتادگي قلب در فعاليتهاي طبيعي و جاري در عدم همكاري صحيح و همه جانبه با دستگاه تنفسي و مشاهده كم كاري در اوقات خواب، حركت، استرس
د- امراض ديگري از قبيل پاركينسون، ديابت، فشار خون.
tof bar in jnayatkaraneh ksif va hivan ke az ansanyat fght namash ra darand inha hme jani va zedeh bshar hastand va bayad be badtarin sorateh momken mojazat va hta koshteh shvand be hich kodameshan nvbayad ram kard inha hameh besharaf va khaen be MELAT va IRAN va IRANI hastand.
پاسخحذفبله جمهوری اسلامی جنایت کار است و باید در برابر این جنایتها پاسخگو باشد
حذف