درود بر
دوستان . بعضی اوقات همیشه نمیتوان از سیاست نوشت گاهی باید غم دل را نوشت
. غمی که گفتن و نگفتنش جگر انسان را میسوزاند.فقط شاید گفتنش کمی غم دل را سبک کند
و تلنگری برای افراد جامعه باشد! تلنگری به
اپوزیسیونها که بعد از32سال به جای همبستگی برای تغییر این نظام ظالم،
برسرهیچ با هم میجنگند و آن جنگیدن با هم
را به حساب مبارزه با نظام
میگذارند. تلنگری که شاید عده ایی را از خواب بیدار کند و بدانند تا کی تحمل خفت میشود کرد.
چند ماهی بود صبحها از راهی
که میگذشتم پیرزنی کهنسال در سرما و گرما
بر روی زمین تکدیگری میکرد ، تا جایی که ازدستم بر میامد کمک
میکردم، گاهی که جیب
خودم خالی بود، از آن
مسیر رد نمیشدم! دلیلش هم این
بود، دلم میسوخت که نمیتوانم کمک کنم و خجالت
میکشیدم . میگفتم چرا پیرزنی با این سن وسال رنگ پریده بیمار بجایی استراحت
درعذاب کشیدن بسرببرد. تا امروز، دیدم ایشان
سرجای هر روزش فوت کرده . نمیدانستم خوشحال باشم یا ناراحت ؟! خوشحال باشم که پیرزن بیچاره از زجر کشیدن راحت شد و یا
ناراحت باشم آخرعمرش درعذاب گذشت. هر چند
از اینگونه افراد و گرفتارتراز این افراد در جامعه ما کم نیستند.......................
خدمت سران نظام عرض میکنم کلاهتان را بالاتر بگذارید! چون پستی را از حد گذرانده اید. شما آمدید با حکومت علی گونه خود فاصله طبقاتی
را بردارید نه تنها نتوانستید، بلکه فاصله فقیر تا غنی را از فرش تا عرش رساندید
. خبرهایی میرسد، در رستوران گردون برج میلاد بستنی با روکش طلا اصحاب شما میخورند به
قیمت250 هزار تومان و هر پرس غذا350 هزارتومان، غافل از اینکه حقوق ماهیانه یک
کارگرساده 330 هزارتومان است. آقایان کلاهتان را بالاتر بگذارید! چون پستی را از حد گذرانده اید .
چگونه در حکومت شما کسانی هرپرس غذای آنان از حقوق ماهیانه یک کارگربیشتر است؟!
چگونه کسانی بستنی250هزار تومانی میخورند؟! و کسان دیگر از خرید بستنی با
قیمت200تک تومان عاجزند؟! آقایان این عدالت علی بود که قولش را دادید؟ نکند علی هم
چون شما شکم سیر میخوابید!!؟ اموال خزانه حکومتی را بذل وبخشش میکرد، به اصحابش
برای بر سر قدرت ماندن
باج میداد وبرای سرکوب مخالفین خود گروههای فشار و سرکوب راه اندازی کرده بود؟ در
گوشه ایی از دنیا بحران اقتصادی بوجود میاید آن را میکنید پیراهن عثمان و میگوید
نابود شدند اما وقتی از آن بحران کاسته میشود
صدایتان در نمیاید. صدایتان در نمیاید، نمیگویید32سال است اقتصاد ایران را نابود
کردید. تازه دم از پیشرفت و زندگی خوب برای مردم میزنید. اما نمیگویید در این اقتصاد خوب بسیاری از مردم به لقمه نانی محتاجند . مردم
از نداری و فقر میمیرند، دچار سو تغذیه
هستند و یا گوشه زندان بسر میبرند. آقایان کلاهتان را بالا تر بگذارید! چون
پستی را از حد گذرانده اید. پیرزنی از نداری و فقر میمیرد و چون او بسیارند،
بسياري ديگر براي نداشتن پول بيمارستان يا
آنها را بستري نميكنند و يا از بيمارستان به
گوشه بيابان رهايشان ميكنند. بعد
شما و آقازاده های شما بانکها را چپاول میکنید و زحمت میکشید اختلاسهای میلیاردی انجام
میدهید و با پرویی تمام به روی خود
نمیاورید. آقایان کلاهتان را بالا تر بگذارید! چون پستی را از حد گذرانده اید.مردم از نداری و فقر
اعضای تن خود را میفروشند. ولی شما و اقازاده های شما برای بستن قراردادهای
نفتی پورسانتهای کلان دریافت میکنید. آقایان کلاهتان را بالاتر بگذارید! چون پستی را ازحد گذرانده اید.مردم از نداری
میمیرند. بعد آخوند حکومتی تاجر قند وشکر و مایحتاج مردم میشود .حال جالب اینجاست
که همین آقایان بر سر منبر میروند و از دل
نبستن مردم به مال دنیا سخن میرانند و دنیا
را فانی و مال دنیا را چرک کف دست میدانند! اما خود آقایان بر همین چرکها، چنان
چنگ زده اند گویی جانشان را نگهداری میکنند و حاضرند برای نگهداری این چرکها هر
خطایی انجام دهند. از زدن تهمت............تا دادن فتوا
ناحق . آقایان کلاهتان را بالاتر بگذارید!
چون پستی را از حد گذرانده اید. یاران و نزدیکان شما در حکومت علی شما، در ناز و
نعمت هستند .اما مردم در رنج سختی . به کدام دین و شریعت هستید که اینگونه
ظالم بودن در آن رواست ؟ این کدام دین است
و فرستاده شده از طرف کدام خداست که تا این حد دروغگویی، ظلم و پستی را روا
میداند؟ من باورندارم شما پایبند دین وآیینی باشید. و اگرهم پایبند باشید باور
ندارم هیچ دین و شریعتی اینگونه ظلم را روا بداند. و اما در هر حال باز ميگويم : آقایان کلاهتان را بالا بگذارید چون پستی را از حد گذرانده اید.
نویسنده : ستار
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر