آقای بروجردی مبارزه و کمپین خود را از داخل زندان ادامه می دهد و در مقابل ولی فقیه از موضع آزادیخواهانه خود کوتاه نمی آید. این امر باعث شده است که این زندانی عقیدتی به شدت مورد آزار و اذیت ماموران رژیم قرار گیرد.هر روز به یک شکلی ، روز دوشنبه هم آنها به جای انتقال او به بیمارستان و بستری کردن ایشان، لباسها و داروهای وی را علیرغم سرمای شدید داخل زندان اوین و بیماری درد شدید کلیه و قلب او گرفته اند و حقوق اولیه اش را سلب کرده اند. با این حال این زندانی حاضر به سازش نیست و به همین دلیل به تازگی رژیم ستمدینی دوباره شروع به انتشار اعترافات این زندانی عقیدتی در شبکه های اجتماعی کرده است که بعضی از دوستان به اشتباه به نظرشان آمده که این اعتراف تازه است. در صورتی که این همان اعتراف پخش شده از برنامه 20:30 سال 85-86 می باشد که رژیم بارها و بارها از آن استفاده می کند. چند نکته در این باره بود که گفتن آن خالی از لطف نیست.
اولا این اعترافات ساختگی است و متن فیلم دستکاری شده است. گذشته از این آقای بروجردی بیش از 20 سال است که برای جدایی دین از حکومت تلاش می کند، آیا در این اعترافات شنیده شد که من اشتباه کردم؟ حکومت دینی بهتر است؟ یا گفت ولایت فقیه در اسلام داریم؟ ما باید هوشیار تر از این باشیم. آقای بروجردی آنها را به سخره گرفته است و در مقطع خاصی برای نجات جان بازداشت شدگان مبارز در درگیری های مهرماه 1385 که به جرم محاربه قرار بود حکم اعدام در مورد آنها صادر شود، حاضر شد اعترافات نمایشی نماید تا حکم آنها کاهش یابد و بعضی از آنها را آزاد سازند.
لیکن در مورد مواضع خود به هیچ وجه کوتاه نیامده است و نمی آید. این زندانی عقیدتی یک محقق دینی است که با استفاده از دین و مبانی اثبات شده دین به دنبال آزادی است و رساله ای به نام آزادی را نوشته و در زندان نیز نوشتاری تحت عنوان رد ولایت فقیه داشته و نوشتاری دیگر تحت عنوان دموکراسی و نامه های بسیار به شخصیت های مختلف جهان و دعوت به یاری مردم ایران در دفاع از حقوق بشر و افشای ماهست رژیم ارسال کرده است. چرا ما این نمونه تلاش های ایشان را نمی بینیم و آن اعتراف ساختگی رو در نظر می گیریم؟!
بعضی با آخوند مشکل دارند و بدون شنیدن حرفهایش محکومش می کنند در حالی که آخوند یعنی محقق دین مثل محقق در علوم ، باید اشراف داشته باشد به دین و مسائل آن. اگر مردم ما گول آقای خمینی رو خوردند و این اشتباه 33 ساله را کردند آیا باید محققین دینی را از بین برد؟ و یا ندیده گرفته شود؟ نه! باید فکر مردم عوض شود، مردم باید فکرشان تغییر کند و نگذارند دیکتاتوری بر آنها حکومت کند. دوستان باید در برابر این رژیم آگاه تر بود و در واکنش به فعالیت های هدفدار آنها بازیچه نشویم.
ثانیا آقای بروجردی در تمام دوران حبس روی اعتقاداتش ثابت قدم ماند. در حالی که وقتی در تظاهرات بعد از سال 88 ما شعار می دادیم "شعار نسل فردا، دین از سیاست جدا" همه بر این باور بودیم که حکومت دینی نمی خواهیم. ولی متاسفانه افرادی به عنوان سخنگوهایی این حرکت که به خارج از کشور رفتند، گفتند که قابل اجرا نیست و مردم ایران حکومت دینی می خواهند و... مردم سکوت کردند آیا این سخنگوها در زندان و زیر شکنجه بودند ؟! یا ما مردم عادت به اشتباه داریم؟! الان بحث این می شود که در انتخابات شرکت بشود یا نه ؟ آیا هنوز بعد از این همه کشتار و هزینه ای که مردم دادند به این نتیجه نرسیدیم که انتخاباتی در کار نبوده و نیست و این همه تبلیغات این رژیم بوده و ما فقط فکر می کردیم که کسی رو انتخاب می کنیم ؟ اگر کمی آگاه تر باشیم و تلاش کنیم که فکرها رو ارتقا بدیم و آگاه کنیم، ایران ما ایرانی آزاد خواهد بود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر