۱۳۹۰ مهر ۱۷, یکشنبه

عزیزان بین ما و رهایی دیوار تفرقه است !خرابش کنیم


درود بر دوستان .   چندی پیش آقای مصلحی وزیر اطلاعات نظام در خطبه های قبل ازنماز جمعه اعلام کرد که وزارت اطلاعات عوامل خود را در اپوزیسیون فرستاده و از اتحاد اپوزیسیون جلوگیری میکنیم . این گفته چیز عجیبی نیست 32سال است در بین اپوزیسیون خارج ازکشور اختلافهای شدیدی است وبه اتحاد نرسیدند واینگونه که میبینم به اتحاد هم نمیرسند؟ زیرا هرکس، دیگری را متهم میکند . اما تعجب این مسئله سخنان آقای مصلحی از اینجا آغاز میشود که مدتی بعد از سخنان آقای مصلحی دعواها و تهمت زدنها بین اپوزیسیون بالا گرفته بطوریکه یاران دیروز شده اند دشمنان امروز !!.کسانیکه باهم در زندان بودند شکنجه دیدند زجرکشیدند و خود از فریبهای وزارت اطلاعات با خبرهستند در دام نقشه های وزارت اطلاعات برای اختلاف افتادند!!و جای شگفتی دارد که این دوستان چگونه به این نوع رفتار خود نمی اندیشند و بدانند سود نهایی را از اختلاف چه کسی و یا کسانی میبرند!؟ آیا بغیر از نظام کس دیگری سودی میبرد ؟ آیا این اختلافات جز فرسوده شدن پتانسیل اپوزیسیون و دلسردی میان مردم  چیز دیگری همراه دارد؟ و در این میان اپوزیسیون خارج به تهمت زدن به هم مشغولند . و مبارزان داخل حیران مانده اند نمیدانند چه کنند و هر لحظه در انتظار بازداشت شدن هستند و به این تهمتها که آغاز شده، هرکدام مانده اند و نمیدانند کدام طرف درست میگوید و کدام طرف نادرست و ترس از لو رفتن نیز گریبان گیر شده و زندانیان سیاسی در بدترین وضعیت بسر میبرند .نمونه آخرش آقای سحرخیز که خبرهای وخامت حال ایشان منتشر شده است و بسیاری دیگر از اخبار درباره وخامت حال زندانیان و بازداشت فعالین، دوستان عزیزم بجز نظام جمهوری اسلامی چه کسی نفع میبرد؟. من خودم را مبارز نمیدانم خاک پای مبارزین هم نمیدانم . من مبارز را نه آنکس میدانم که به زندان رفته باشد؟ بلکه کسی میدانم که عاشقانه برای میهن ومردم میهنش تلاش میکند به دور از حواشی و اختلاف افکنی . من مبارز را کسی میدانم که نه برای کسب شهرت بلکه برای به عزت رساندن مردم کشورش وعزت میهنش تلاش میکند.اما خدمت آن عزیزان که خود را مبارز میدانند میگویم این چگونه مبارزه ای است که بعد از 32سال به ثمر ننشسته با این همه هزینه که پرداخت شده ؟ این چه مبارزه ایی است که بجای روبروی دشمن مشترک خود بمانیم روبروی هم مانده ایید ؟ من از گفته های خودم ترسی ندارم وسخن دلم رامیگویم یکبار به دنیا آمدم، یکبار از دنیا میروم میخواهم با پاکی زندگی کنم و با پاکی بمیرم .عاشق سرزمینم ایران هستم ازدل و جان وعاشق مبارزان سرزمینم هستم . وحاضرم بخاطر عزت وطنم جانم راهم بدهم . اما دوستان عزیز آقایانی که در اپوزیسیون هستید چرا به اتحاد نمیرسید؟ چرا بجای به اتحاد رسیدن هرروز تفرقه بیشتر میشود؟ اگر کسی از عوامل نظام وجود دارد متفق با هم باشید و دست آن را با دلیل و برهان رو کنید .آن احزاب که خود راعاشق وطن میدانند متحد شوند و مشغول فعالیت شوند وکسانی که در این وسط تفرقه می اندازند هم به مرور خود را نمایان میکنند. و صف بندیها معلوم میشود .اصلا هرکدام از گروها و احزاب که عشق به میهن دارند وهمدیگر را قبول دارند با هم متحد شوند وفعالیت هرحزب و گروهی میزان تلاش آن اتحاد را برای وطن نشان میدهد. و کم کاری احزاب متحد شده دیگر یا سنگ اندازی آنان میزان وابستگی به نظام را نشان میدهد. تا چند مدت دیگر مردم ومبارزین باید هزینه بدهند .این همه شکنجه ،تبعید ،زندان وکشته شدن بس نبوده ؟ هرکدام از آقایان که ادعای تلاش ومبارزه دارند دریک صف جمع شوند و نشان دهند که چقدرعاشق آزادی وطن خود هستند .این کار بهتر است و دست دشمن را رو میکند ؟ یا تهمت زدن به یکدیگر ؟ ومیگویم عزیزانم دوستانم ، مبارزین بین ما و پیروزی یک دیوار است آن را خراب کنیم پیروز شدن را بدست آوردیم ؟آن دیوار دیوار تفرقه است خرابش کنیم .و سخنی دارم با آن عده خود فروخته که باعث تفرقه اندازی به هر صورت میشوند. عده ایی در خارج از کشور کاررا به جایی رساندند که حتی به عزیزان زندانی داخل کشور و مبارزین هم تهمت و افترا میزنند ، من خدمت این آقایان میگویم که به قول مولانا( "کی شود دریا به پوز سگ نجس" ) این عزیزان که در زندان هستند و یا مبارزه میکنندهمه عاشقانه برای میهن خود تلاش کرده اند و تلاش میکنند و حتی در زندان دست از مبارزه برنداشتند وبرنمیدارند. پس شما تلاش برای تخریب چهره این عزیزان نکنید هر کدام از این عزیزان سنبل مقاومت و ایثار هستند. از آقای حشمت الله طبرزدی، عیسی سحرخیز، کیوان صمیمی ........... تا خانمها بهاره هدایت، مهدیه گلرو، نسرین ستوده............... پس تلاش بیهوده برای تخریب چهره مبارزان میهن نکنید که ره به جایی نمیبرید . و با دریوزگی در پیش نظام خود را خار و زار این دنیا و آن دنیا میکنید . و میگویم که تا کی به این اعمال ننگین خود ادامه میدهید ومانند دوره گردها هردفعه بجایی هستید .البته آن دوره گرد خاک ته کفشش به شما می ارزد آن دوره گرد اجناس خود را میفروشد برای اینکه لقمه نان پاکی سر سفره بگذارد . ولی شما وجدان خود را میفروشید. و نونی که برسر سفره میگذارید رنگین شده با خون مردم ایران است شما شرف خود عزت خود را میفروشید هرچند اگر چیزی به این اسمها بشناسید.آیا فکر میکنید میشناسید؟ من که باور نمیکنم؟ وگرنه نونتان را به خون مردم ایران نمیزدید.در پایان باز میگویم مبارز نیستم ،خاک پای مبارزین با ظلم هم نیستم یک انسان عاشق میهنم هستم از زندان وشکنجه ومرگ ترسی ندارم، چون هرروز، روزی صدها بار جان میدهم با دیدن این همه رذالت که بر مردم میکنید .پس بدانید هیچ ترسی ازشما وسران شما ندارم و برای هرگونه سختی آماده هستم. اما مردانه دفاع میکنم از مبارزان خاک پاک میهنم  و اجازه توهین و افترازدن به مبارزان میهنم را نمیدهم . به هر طریق که شود چه با قلم ضعیفم ،چه با جان حقیرم . زنده وپاینده ایران جانم فدای ایران  
وضع ما در گردش دنیا چه فرقی میکند
زندگی یا مرگ بعداز ما چه فرقی میکند  
ماهیان روی خاک وماهیان روی آب
وقت مردن ساحل و دریا چه فرقی میکند   
سهم ما از خاک جز مستطیلی بیش نیست
جای ما اینجا یا آنجا چه فرقی میکند
                
  نویسنده گان ستار ولاله

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر