۱۳۹۰ آذر ۵, شنبه

دلایل برکناری آقای جمشید چالنگی از نگاه بینندگان

برکناری آقای جمشید چالنگی در آستانه ششمین سال شروع به کار برنامه تفسیر خبر و در حالی که این برنامه میلیونها بیننده را به خود جذب کرده بود و از معدود برنامه های ارزشمند صدای آمریکا محسوب می شد، موجی از شگفتی را در میان بینندگان و مخاطبان این رسانه برانگیخت.
پس از حذف ایشان از برنامه تفسیر خبر، موجی از شایعات و حدسیات در میان همگان و حتی به طور ویژه در میان روزنامه های داخل جمهوری اسلامی و نشریات حکومت ولی فقیه رواج یافت. گو این که آنها از مسوولین صدای آمریکا پاسخگوتر بودند و حتی بیشتر از روسای این رسانه می دانستند چه اتفاقی افتاده است و علت برکناری ایشان چیست.
در ادامه این ماجراها سکوت معنی دار مسوولین صدای آمریکا و سایر مجریان و دست اندرکاران این رسانه نشان داد که برکناری آقای چالنگی یک موضوع مرموز و پیچیده است که آنها نمی توانند دلایل قانع کننده ای برای بینندگان این رسانه و به ویژه مخاطبان این برنامه داشته باشند.
لیکن آنچه که از رایزنی ها و مذاکرات پشت پرده عوامل رژیم در سازمان نایاک و مقامات ولی فقیه در طی سالیان گذشته به بیرون درز کرده است، نشان می دهد پروژه تغییر جهت و تغییر رویکرد هر چه بیشتر در صدای آمریکا و تبدیل آن از یک رسانه واقع گرا به یک رسانه ملاحظه کار و خنثی در مقابل اخبار جنایات و خباثت های روزافزون حکومت ولی فقیه، با برکناری آقای چالنگی به اوج خود رسیده است و دعوت از چهره های منفور و ضد ملی برای شرکت در برنامه تفسیر خبر به عنوان میهمان خود گویای این واقعیت بود که مسوولین این رسانه در واقع نوعی خودفروختگی در مقابل طمع ورزی رسانه ای ولی فقیه و بی توجهی به خواسته های بینندگان معترض را در دستور کار قرار داده اند.
در طی این سالها که برنامه تفسیر خبر پخش می گردید، هزاران نفر از مردم مبارز و آزادیخواه ایران از میان قشرهای مختلف توسط رژیم استبدادی ولایت فقیه سرکوب و راهی زندان شدند که به جز در برنامه تفسیر خبر با اجرای آقای چالنگی، هیچ اشاره ای به وضعیت آنها در سایر برنامه ها نمی شد.
در هنگامی که جنبش خونین مردم ایران با از خودگذشتگی جوانان غیور این مرز و بوم، خیابان های شهرهای مختلف کشور را فرا گرفته بود و فریاد مرگ بر دیکتاتور فضای ایران را فرا گرفته بود، انسانیت و اصول حرفه خبرنگاری حکم می کرد مسوولین صدای آمریکا تا بیشترین حد ممکن اخبار مبارزات مردم ایران را منعکس کنند و امید برای رسیدن به دموکراسی و آزادی را در جوانان مبارز زنده نگه دارند. لیکن همگان شاهد بودند که تنها در برنامه تفسیر خبر با اجرای آقای چالنگی صحنه هایی از تصاویر ارسالی از طرف بینندگان پخش می شد و در سایر برنامه ها نوعی سکوت معنادار و یا پخش اخبار غیر مرتبط و انحرافی به چشم می خورد.
این روند در دو سال اخیر به شدت اوج گرفت و به جایی رسید که آقای چالنگی تنها و یک تنه در مقابل رژیم ولایت فقیه ایستادگی می کرد. به حدی که حذف او در دستور کار رژیم ولی فقیه و لابی های آنها و عوامل نفوذی آن در صدای آمریکا قرار گرفت و حاضر شدند حتی به قیمت فاش شدن ارتباط آنها با عوامل نفوذی شان در صدای آمریکا، این میهن پرست مبارز را از سر راه بردارند.
روند حذف این انسان آزاده با تغییر نامناسب وکاهش غیر منطقی زمان برنامه آغاز گردید و حضور ایشان در این برنامه به کمتر از دو ساعت در هفته رسید.
در نهایت علیرغم اعتراضات بینندگان و مخاطبان صدای آمریکا، این خبرنگار وارسته از ادامه کار در برنامه خودش منع شد و رسوایی بزرگی برای مسوولین صدای آمریکا و شخص رامین عسگرد در پی داشت. از طرف دیگر برکنار آقای چالنگی خوشحالی زائدالوصفی در میان رسانه های ایران از جمله روزنامه کیهان که جایگاه جنایتکاران و بازجویان سرکوبگر وزارت اطلاعات است برانگیخت.
به این ترتیب با بررسی این رویدادها می توان علل اصلی برکناری آقای چالنگی را در مخالفت و تنفر ایشان با نظام سرکوبگر و استبدادی ولی فقیه در ایران و سازش ناپذیری این مدافع انسانیت در دفاع از مبارزات مردم ایران و حس میهن پرستی این مرد بزرگ برشمرد.
رسوایی روزافزون رژیم ولی فقیه در سطح جهان، به زودی واقعیت های زیادی را برملا خواهد ساخت و چهره پلید و خیانت بار دشمنان این مرز و بوم که در رسانه های فارسی زبان نفوذ پیدا کرده اند بیش از پیش آشکار خواهد گردید. 

۱۳۹۰ آذر ۴, جمعه

گزارشی از اقدامات غیر قانونی و شکنجه علیه زندانیان عقیدتی سیاسی در جمهوری اسلامی ایران

توضیح: این متن شامل موارد نقض حقوق بشر در برخورد حکومت ولایت فقیه با دستگیرشدگان و زندانیان، به درخواست آقای سید حسین کاظمینی بروجردی و بر اساس گزارش های ارسالی و مشاهدات مستقیم ایشان از درون زندان های مختلف ایران گردآوری شده و زیر نظر خانم دکتر رویا عراقی معاون ایشان در امور حقوق بشر تنظیم گردیده است.
در تنظیم این گزارش، خشونت ها و مجازاتهایی مد نظر قرار گرفته که در قوانین کیفری و جزایی جمهوری اسلامی برای مجازات زندانیان عقیدتی سیاسی تعریف نشده است. حتی خود مسئولین قضایی و گردانندگان حکومت نیز همواره منکر وجود چنین اقداماتی بوده اند، ولی همگان مطلع هستند که از آغاز انقلاب تا کنون، چنین رفتارهای غیر انسانی وجود داشته است و همه زندانیان قدیمی و جدید گزارش های تکان دهنده ای در این باره به نهادهای مدافع حقوق بشر و رسانه های آزاد، ارائه کرده اند که در آرشیو سایت های اینترنتی، خبرگزاری ها و نهادهای رسمی مدافع حقوق بشر موجود است. بدیهی است اگر حکومت ولایت فقیه با ورود آقای دکتر احمد شهید به ایران و بازدید ایشان از زندان ها و ملاقات با زندانیان و خانواده های آنها موافقت نماید، این مطالب مستقیما از زبان آنها شنیده خواهد شد. اهم موارد به شرح زیر است:
1. بازداشت متهمین بدون برگه های اخطاریه و احضاریه.
2. دستگیری افراد معمولا به شکل آدم ربایی و یا با هجوم ناگهانی نیروهای امنیتی و عناصر وزارت اطلاعات به محل کار و منازل متهمین و بدون ارائه حکم قضایی دادستان و هرگونه توضیح شفاف به متهم و دیگر حاضرین در صحنه انجام می گردد و وجهه متهم در میان اطرافیان و وابستگان او تخریب می شود.

3. هتاکی، ضرب و شتم و رفتارهای وحشیانه با متهمین به هنگام بازداشت و انتقال به زندان، در شرایطی که هنوز هیچ جرمی تفهیم و یا اثبات نشده است.
4. نگهداری غیر قانونی متهمین طی هفته ها و ماه های اول بازداشت در اماکن مخفی و سلول های انفرادی به طوری که آنها نتوانند حتی از زنده ماندن خود به خانواده های نگران و بحران زده خویش اطلاع دهند.
5. ارائه اخبار غیر واقعی، نگران کننده و استرس زا از سرنوشت متهم و عزیزان و سایر دستگیر شدگان همراه وی قرار دارد. همچنین اعمال انواع شکنجه های شدید جسمی و روحی دیگر برای شکستن مقاومت متهم و وادار کردن او به اعتراف های دروغین علیه خویش و دیگران که این اعترافات می تواند منجر به صدور حکم مجازات های بسیار سنگین شود.
6- وادار کردن متهم به پذیرش اقدامات ضد امنیتی، غیر قانونی و حتی مفاسد و انحرافات اخلاقی، برای تخریب وجهه اجتماعی و اخلاقی او.
7. تنظیم کیفرخواست های سلیقه ای، فرمایشی، ناعادلانه، غیرمنطقی و سنگین به گونه ای که حتی خود دادستان ها و دادیارهای تنظیم کننده، قادر نیستند در هیچ مصاحبه و مناظره ای برای توجیه مجازات هایی که درخواست کرده اند، از تصمیمات خود دفاع نمایند.
8. در راستای تهیه کیفرخواست ها، تحقیقات منصفانه صورت نمی گیرد و صرفا مقاصد پنهانی حکومت برای حذف مخالفین و ایجاد رعب و وحشت در جامعه مبنا قرار می گیرد و برای توجیه افکار عمومی به نوشته ها و اعتراف های متهمین که زیر شکنجه از آنها اخذ شده استناد می شود.
9. در کیفرخواست های صادره، به قوانین و تبصره هایی استناد می شود که مفاهیمی عام را در بر می گیرد و ربطی به عملکرد واقعی متهم ندارد. انتقادهای ساده از نظام و یا ابراز عقیده هایی متفاوت با حکومت گرچه خواست مشترک اکثریت جامعه نیز باشد، مترادف می شود با اتهاماتی از قبیل " محاربه با خدا"، "اقدام علیه امنیت ملی"، "اقدام به براندازی"، "نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی"، "جاسوسی"،" ارتباط با دول متخاصم" و ..... که برای آنها مجازات های بسیار سنگین و بی رحمانه از قبیل اعدام و حبس های طولانی مدت، درخواست می شود.
10. صدور حکم توسط قاضی، قبل از تفهیم اتهام و بدون اینکه متهمین از کمترین فرصت ممکن برای دفاع از خود در برابر اتهامات وارد شده در دادگاه، برخوردار باشند.
11. محرومیت از حق داشتن وکیل آزاد.
12. برگزاری دادگاه در پشت درهای بسته و بدون حضور نمایندگان رسانه ها و خبرگزاری ها.
13. محاکمه بدون حضور هیئت منصفه.
14. متهمین هیچگاه اجازه مناظره و حتی صحبت معمولی با شاکیان اصلی خود که معمولا رهبر انقلاب و یا گردانندگان بلند پایه حکومت هستند را پیدا نمی کنند و حتی اجازه گفتگو با دادستان ها و قضاتی که حکم حبس های طولانی مدت را صادر کرده اند را نمی یابند و به جای آن، با افراد رده پایین که صرفا مامور به اهانت و آزار و شکنجه هستند مواجه می شوند.
15. ممانعت از دسترسی به اسناد واقعی موجود در پرونده ها و به جای آن، دادن اخبار دروغ به خبرگزاری ها و ترویج شایعات کذب علیه موقعیت اخلاقی، اجتماعی و علمی متهمین و جلوگیری از انشتار آثار قلمی آنها.
16. تخریب و ترور شخصیت متهمین توسط رسانه های جمعی و جراید وابسته به حکومت.
17. نگهداری متهمین در سلول های انفرادی و همچنین اعمال محدودیت شدید بر علیه آنها در بندهای عمومی، به گونه ای که نتوانند با بیرون از زندان ارتباط برقرار کنند و در برابر ترور شخصیت حکومتی از هویت و عقاید خود دفاع کنند.
18. نبود تامین جانی لازم و انتقال به بندهایی که زندانیانی با جرایم خطرناک قرار دارند.
19. انتقال به بندهای شلوغ و ناامن و بهره گیری از تاکتیک ایجاد تشنج و درگیری های ساختگی برای آسیب رساندن به متهم که بعضا خونین و مرگبار است.
20. نگهداری محکومین در زندان هایی که ساختمان و تاسیسات آن فرسوده و آسیب دیده است و منجر به بروز ضايعات عضوي و جسمي و یا بیماری های مرگ آور می شود.
21. نگهداری زندانیان در سرما و گرمای شدید بدون امکانات مناسب از قبیل آب گرم در زمستان و تجهیزات سرمایشی و تهویه در تابستان.
22. تغذیه نامناسب، استفاده از مواد غدایی تاریخ مصرف گذشته و آلوده که منجر به بیماری، ضعف مفرط، لاغری و حتی مرگ زندانی می شود.
23. محدودیت در ملاقات و تماس تلفنی زندانی با اعضای خانواده و قطع شدن مکرر ملاقات و تماس تلفنی به بهانه های مختلف.
24. رفتارهای خصمانه، هتاکی و فحاشی برخی از مامورین و نگهبانان در درون زندان بدون اینکه نظارتی بر رفتار آنها وجود داشته باشد.
25. برخوردهای غیر قانونی، بی ادبانه و دور از عرف مامورین با خانواده های زندانیان در سالن های ملاقات.
26. تهاجم نیروهای امنیتی با گاز اشک آور و باتوم و شوکر و اعمال انواع تنبیه های بدنی و پایمال کردن کمترین حقوق اولیه و انسانی زندانیان در برابر هر اعتراض ساده ای.
27. جلوگیری از امضای طومارهای اعتراضی زندانیان برای ارسال به نهادهای بین المللی مدافع حقوق بشر، آن هم در موارد مشخصی که همه زندانیان، در مورد رفتارهای وحشیانه مامورین اتفاق نظر دارند.
28. عدم برخورداری از حق داشتن پزشک مستقل و مورد اعتماد.
29. عدم رسیدگی های پزشکی مناسب، نبود داروی کافی، فقدان درمان تخصصی، مخالفت با بستری شدن زندانیان در بیمارستان های مجهز و آسیب رساندن به اعضای حساس بدن به گونه ای که باعث مرگ در زندان و یا بروز بیماری های مزمن و لاعلاج می شود که در دراز مدت و حتی پس از آزادی، منجر به زمین گیر شدن و مرگ می شود.
30. عدم صدور مجوز مرخصی های استعلاجی و استحقاقی برای زندانیانی که سال های طولانی بدون حتی یک روز مرخصی، تحت بازداشت بوده اند و در اثر شکنجه به انواع بیماری ها ی روحی و جسمی مبتلا شده اند.
31. مصادره اموال و لوازم شخصی، مدارک مهم و دست نوشته هایی که نتیجه سال ها تحقیق و کنکاش زندانی عقیدتی سیاسی در موضوعات مختلف مورد نیاز جامعه است.
32. اخذ تعهدات غیر منطقی و وثیقه های سنگین برای چند روز مرخصی استحقاقی و استعلاجی.
33. نابودی آینده شغلی و اجتماعی زندانی بدلیل ثبت سوء پیشینه در پرونده وی.
34. بی تفاوتی مسئولین قضایی به نگرانی های ناظرین داخلی و بین المللی حقوق بشر نسبت به سرنوشت زندانیان و ارائه گزارش های صد در صد دروغ به افکار عمومی.
35. محرومیت کامل زندانیان از دیدار با ناظرین و گزارشگران حقوق بشر، نمایندگان خبرگزاری ها، کمیته بین المللی صلیب سرخ و پزشکان بدون مرز.
36. عدم پاسخگویی به شکایات و نامه های زندانیان و خانواده های آنها.
37. اعمال رفتارهای بسیار وحشیانه از قبیل تعرض جنسی به زندانیان یا نوامیس آنها که فشارهای مخرب روحی و عصبی آن تا آخر عمر باقی می ماند.
38. بی توجهی به نیازهای عاطفی و مالی خانواده زندانیان به حدی که منجر به بروز بحران های روانی و خسارت های غیر قابل جبرانی از قبیل فروپاشی خانواده وآوارگی افراد تحت تکفل می شود.
39. دستگیری و شکنجه دوستان، هواداران و اعضای خانواده زندانی جهت تحت فشار گذاشتن ایشان و وادار ساختن زندانی به سکوت و عدم اعتراض و یا شرکت در مصاحبه های ساختگی در تلویزیون.
40. تهدید و حتی بازداشت غیر قانونی وکیل زندانی به جرم دفاع از حقوق موکل خویش.

در یک کلام: محروم نگه داشتن زندانیان بی پناه از دستیابی به حداقل حقوق اولیه خویش و قرار دادن او در شرایط مرگ تدریجی و بی تفاوتی مسئولین ذیربط به تمامی تعهدات انسانی و قانونی.
با سپاس، آبان 1390 ، نوامبر 2011
رویا عراقی، زندانی سیاسی سابق و معاون آقای سید حسین کاظمینی بروجردی در امور حقوق بشر

رونوشت:
آقای دکتر احمد شهید، گزارشگر ویژه شورای حقوق بشر در امور ایران
دیده بان حقوق بشر سازمان ملل
سازمان عفو بین الملل
سازمان گزارشگران بدون مرز
فدراسیون بین المللی دفاع از حقوق بشر
کمیته بین المللی صلیب سرخ
سازمان پزشکان بدون مرز
کمپین بین المللی حقوق بشر ایران
مجمع جهانی حقوق بشر
برگرفته از بام آزادی

۱۳۹۰ آبان ۲۰, جمعه

طرح سوال از رئیس جمهور طرح گروه فتنه ؟ یا بی کفایتی ؟

درود بردوستان سایتها را نگاه میکردم و اخبار را میخواندم ناگهان مطلبی دیدم  وخواندم که باعث تعجب من شد ! در خبرگزاری خبر آنلاین آمده بود به نقل از آقای جواد کریمی) نماینده مشهد وکلات( در مشهد اظهار داشت: با توجه به مدارک و اسناد مربوط به جریان فتنه سال 88 و منشأ آن، طرح سوال از رئیس‌جمهور طرحی از پیش تعیین شده و با نیات و مقاصد سیاسی مشخص انجام گرفته است.

نماینده مردم مشهد و کلات در مجلس شورای اسلامی طرح سوال از رئیس‌جمهور را پنجمین تاکتیک این جریان در راستای ضربه‌زدن به نظام دانست و افزود: جریان فتنه پس از انتخابات با تاکتیک‌هایی چون حضور نیافتن در مراسم تنفیض، ترک مراسم تحلیف، عدم تشکیل کابینه و ایجاد وقفه در حرکت قطار دولت، بحران‌ها و شورش‌های پس از انتخابات 88 و در نهایت با پنجمین تاکتیک خود یعنی طرح سوال از رئیس‌جمهور در راستای بحث کفایت رئیس‌جمهور، سعی در تخریب دولت و نظام داشته است.

عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی طرح سوال از رئیس‌جمهور را طرحی از قبل طراحی شده دانست و اظهار داشت: طراحان و عاملان این طرح از قبل آماده‌سازی‌ها و اقداماتی انجام داده بودند و در مدت زمانی که رئیس‌جمهور خانه‌نشین شد، فرصت مناسبی برای طرح این مسأله به دست آوردند.
بله دوستان این نماینده با هوش و ذکاوت مجلس به این نتیجه از مداراک و اسناد به دست آمده رسیده که طرح  سوال از رئیس جمهور کار جریان فتنه است . حیفم آمد جواب این نماینده مجلس را به عنوان یک ایرانی ندهم .  اول میگویم که آقای جواد کریمی نماینده مشهد وکلات این مجلس که هیچ کاری نتوانست بکند. جز آنکه الان دانه به دانه عوامل اختلاس از داخل همین مجلس بیرون میایند،همان اسامی که اقای احمدی نژاد میخواست از جیبش بیرون بیاورد خودشان از جیب اقای احمدی نژاد بیرون امدند، بطوریکه همدستی با اعضاء هیئت دولت داشته اند در چپاول خزانه کشور ایران هیچ کوتاهی نکرده اند .یعنی ما میتوانیم بگوییم جیب اقای احمدی نژاد مجلس شورای اسلامی بود . و طرح سوال از ریاست جمهوری را هم با تهدید آقای رئیس جمهور جمع کردید اقای احمدی نژاد گفته اگر بخواهم( حرف بزنم سوراخ موش گران میشود) .  اما حالا برویم سراغ حرفهای شما 1. آقای کریمی اگرراست میگویید چرا آن اسناد را افشا نمیکنید تا بدانیم چگونه فتنه گران میخواستند  احمدی نژاد را استیضاح کنند؟.2. از دربان در مساجدتان تا رهبرتان همه یک صدا از واکسینه شدن نظام از فتنه وفتنه گران حرف میراندید ، در هر منبر وهر محفلی سخنرانیها میکردید. حال چگونه عوامل فتنه توانستند طرح سوال از رئیس دولت بی کفایت شما را بریزند؟.3.آقای کریمی یکی از هنرها وخصلتهای  رئیس جمهور شما دروغگویی است مثل خود شما که دروغ میگویید . مثال آقای رئیس جمهورکه میخواست پول نفت را بر سر سفره های مردم بیا ورد و فاصله فقیر وغنی را کم کند .اما نه تنها پول نفت برسر سفره مردم نرسید بلکه نفت را بر سفره مردم ریخت ومردم را از بوی نفت از خوردن نان خالی هم محروم کرد . فاصله فقیر تا غنی را از فرش تا عرش رساند .به طوریکه خبر میرسد در رستوران گردون برج میلاد بستنی به قیمت( 250 هزارتوما ن  با روکش طلا ) عده ایی میخورند .وهر پرس عذا به مبلغ (350هزارتومان) سرو میشود .غافل از انکه خانواده ها از خرید یک بستنی (200تومانی) برای کودک خود عاجزند .حقوق ماهیانه یک کارگر طبق وزارت کار مبلغ (330هزارتومان ) است بعدان طرف در دولت بی کفایت آقای احمدی نژاد عده ایی هر پرس غذایشان (350هزار تومان ) است  و.......بسیار ازاین گرفتاریها برای مردم است .که از حوصله نوشتن وخواندن به دور است دومین خصلت رئیس جمهور بی کفایت شما و اطرافیانش اختلاس وچپاول اموال وپولهای ملت ایران است، در دوران زمامداری این آقا بشکه نفت به بیش از (100دلار ) رسید چیزی جز فقر و فلاکت بیشتر نصیب مردم نشد ودر زمان پایین امدن قیمت نفت هم همانطور مردم در سختی وتنگنا افتادند وهرروز روزگارشان بدتر از روز قبل .اما جیب عوامل دولت هر روز پر تر از روز قبل وکسر بودجه دولت ومعلوم نبودن محل سرازیر شدن این پولها طرف دیگر ماجرا . ماجرای اختلاس در مناطق آزاد ، ماجرای اختلاس در شرکت بیمه که به پرونده (میدان فاطمی )مشهور شد ومعاون اول دولت نیز در ان دست داشت ،میلیاردر شدن اقای محصولی و....................تا الان که اختلاس (3000هزار میلیاردتومانی) بازار داغ به جان هم افتادن شما ها شده، آنهم نه برسر چرا اختلاس شده بلکه چرا دیگری بیشتر برده ومن کمتر وماجرای مدرک تقلبی وزیر کشور هیئت دولت ................تا الان که به مدرک معاون اول هیئت دولت هم رسیده . آقای کریمی نماینده مجلس آیا فتنه گران پول نفت را بالا کشیدند ؟ آیا فتنه گران پرونده (میدان فاطمی ،اختلاس در بودجه دولت ، اختلاس در مناطق آزاد) و....بسیاردیگررا بوجود آوردند؟ که الان اسناد ومدارک دارید ؟ آیا فتنه گران مدرک تقلبی داشتند و برسر کار بودند .آیا فراررئیس بانک ملی هم کار فتنه گران بود ؟خانه نشین شدن رئیس جمهور بخاطر دعوا برسر تعویض وزیر بود یا برسر فتنه گران ؟ وشما نگران این هستید دراین شرایط منطقه استیضاح رئیس جمهور صلاح نیست چون ایران الگو جهان است ! اول آنکه شما دستتان دریک  کاسه است واستیضاحی درکار نیست بعد شما راست میگویید جمهوری اسلامی الگو است در منطقه وشکی درآن نیست البته (در اختلاس، دزدی ، تروریست پروری و......) آیا بازداشت معاون بانک مرکزی و تهدیدکردن آقای احمدی نژاد به افشاگری وگفتن بازداشت معاون بانک مرکزی نامردی است کار فتنه گران بوده آیا این طریقه سخن گفتن یک رئیس جمهور است آیا گفتن در جواب احمدی نژاد به اینکه بعضیها لات بازی درمیاورند از دهان رئیس مجلس کار فتنه گران است واین طریقه سخن گفتن یک سیاست مدار ورئیس مجلس است؟ و خدمت شما بگویم در آخر بله من حرف شما را قبول دارم این کارها که به استیضاح  قلابی احمدی نژاد رسیده کار فتنه گران است البته  فتنه وفتنه گررا باید ببینیم هرکس در چه میبیند .اگرکسانی که برای احقاق حق خود اعتراض میکنندو یا به  این بی بندوباریها در اداره مملکت انتقاد میکنند  فتنه گر بدانیم از نظر من صحیح نیست . از نظر من فتنه گر  کسانی هستند که از آب گل آلود ماهی میگیرند، اختلاس میکنند، دروغ میگویند، وعده های کذب میدهند، دم از آزادی در ایران میزنند وسرکوب میکنند، بخاطر برسر قدرت ماندن دست به شکنجه، قتل، زندان و.............میزنند وبا ظلم وستم بر مردم ایران حکمرانی میکنند و تمامی منابع مادی و معنوی ایران را مرز نابودی رساندند.آقای کریمی دولت احمدی نژاد نه از دسیسه بلکه از فساد به استیضاح رسید که آن را هم جرات عملی کردن نداشتید .بد نیست سری به سخنان مطهری وباهنرو.............از نماینده گان فعلی مجلس بزنید.    زنده وپاینده ایرانی وایران جانم فدای ایران . نویسنده ستار ولاله

۱۳۹۰ آبان ۱۲, پنجشنبه

جوابیه ایی به نامه 143 فعال سیاسی


درود بر دوستان . چندی قبل 143 تن از فعالان سیاسی کشور که عده ایی از آنان  در زندان میباشند با نوشتن نامه ایی به( آقای سید محمد خاتمی ) با گلایه کردن از وضعیت کنونی تاکید برشرایطی که آقای خاتمی گذاشته کردند . خلاصه متن نامه اینگونه است : 

  به نام خدا

حضرت حجت الاسلام سیدمحمد خاتمی

با سلام و آرزوی تندرستی و توفیق شما

همچنان‌ که به‌ خوبی می‌دانید، مردم میهن عزیز ما ایران در برابر شرایط پیچیده و سختی قرار داده شده‌اند. در حوزه اجتماعی انحطاط اخلاقی و بر باد رفتن سرمایه‌های اجتماعی، گسترش روزافزون فساد، فزون طلبی و سوء استفاده‌های کلان، بنیان جامعه را به‌ شدت تهدید می‌کند. از این گذشته اعمال سیاست‌های اجتماعی غیر قابل دفاع جامعه را به‌ سوی فروپاشی سوق داده و به سقوط ارزشهای اجتماعی و گسترش روزافزون انواع جرایم و مشکلات اجتماعی منجر شده است. در حوزه اقتصادی، اعمال سیاستهای نادرست موجب شده هر روز نسبت به روز پیش از آن وضعیت معیشتی مردم سخت‌تر، رشد اقتصادی پایین‌تر، زیرساخت‌ها در معرض تلاشی بیشتر و فساد در ساختارهای موجود گسترده‌تر شود. در عرصه سیاسی نیز تسلط نظامیان و مقامات امنیتی موجب شده که علاوه بر انسداد سیاسی، جمع کثیری از حامیان عدالت و آزادی راهی زندانها شوند و حداقل حقوق شهروندی آنان نقض شود. در عرصه بین‌الملل نیز به علت ندانم‌کاریهای مسئولان و تعارض و تناقض در موضع گیری ها و عدم توجه آنان به شرایط جهانی پس از جنگ سرد، روند انزوای ایران تشدید و منافع ملی کشور در معرض مخاطره قرار گرفته است.

در چنین شرایطی و زیر نفوذ و سلطه روزافزون مقامات نظامی و امنیتی در همه ارکان اجرایی، قضایی و تقنینی، حاکمان وعده برگزاری انتخابات آزاد می‌دهند و انتظار دارند مردمی که امید هرنوع تغییر و بهبود در زندگی خود را از دست داده اند، پای صندوق‌های رای بروند تا آراء‌شان در قربانگاه طالبان انحصاری قدرت ذبح شرعی شود............................

بر این اساس، ضمن تاکید بر ضرورت ادامه تلاش برای تعامل و متقاعد کردن مسئولان امر به پذیرش حق حاکمیت مردم بر پایه اصول مصرح قانون اساسی و تن دادن آنان به تامین حداقل شرایط برای برگزاری انتخابات آزاد، سالم و منصفانه، به‌صراحت اعلام می‌کنیم، در صورت ادامه وضع موجود، کمترین چشم‌انداز روشنی برای صیانت از آرای مردم و برگزاری انتخابات آزاد، سالم و منصفانه وجود نخواهد داشت

حال اینجانب به عنوان یک ایرانی  از این فعالان سیاسی سوالاتی دارم ؟. 1. شما عزیزان به اینجانب بگویید نه تنها قبل از سال 88حتی در دوران زمامداری اقای خاتمی به قول خودتان عصر (اصلاح طلبی ) آیا شرایط اجتماعی ،اقتصادی وامنیتی مردم مناسب بود؟ .2 .آیا درزمان قبل ازسال 88 و دوره خود آقای خاتمی عصر اصلاح طلبی حقوق شهروندی لگد مال نمیشد ؟  فعالان رابه جرم اظهار نظر در زندانها زیر بدترین شکنجه ها قرار نمیدادند؟ نمونه اش ماجرای کوی دانشگاه ،بازداشتگاه توحیدزندانی شدن وشکنجه شدن فعالان سیاسی و............3.آیا در زمان دوره آقای خاتمی اجازه شرکت آزادانه به تمام احزاب سیاسی برای شرکت درانتخابات نظام داده میشد؟  اصلا برمیگردیم به زمان روی کار آمدن این حکومت آیا از همان اولین روز به قدرت رسیدن حکومت همین 2حزب (اصولگرا) و اصلاح طلب بود؟ آیا احزاب ملی، توده ایی، مجاهدین خلق، و ......... انواع و اقسام احزاب نبودند برای به زیر کشیدن حکومت شاه وآوردن دموکراسی و بعدبخاطر جنگ قدرت و زیاده خواهی شما هر روزیک حزب و یک گروه را به یک بهانه و یک انگ و یک مارک از گردونه حکومت بیرون کردید؟4. شما که دم از آمدن نظامیان برسرکار میزنید سری به سابقه خود بزنید ببینید .اکثر شما در نهادهای امنیتی ونظامی بوده ایید یانه؟ والان دم از کدام شرایط و برای کدام انتخابات(انتصابات) میزنید  ؟ 5.کدام انتخابات که نه تنها در این چند سال گذشته بلکه درطی این 32سال انتخاباتی نبوده جز( انتصابات ) . حال نگران  قربانی شدن رای مردم هستید.مگر غیر ازاین بوده همیشه تعدادی را انتخاب میکنید و جلومردم میگذارید که رای بدهند؟ 6.دم از کدام آمدن نظامیان به عرصه قدرت میزنید آیا در طی این 32سال به جز نظامیان کس دیگری برسر کاربوده؟نمونه اش سابقه خودتان که در ارگانهای نظامی امنیتی بودید.7.ایا غیر از این است دراین  32سال  نه تنها رای مردم، بلکه خود مردم نیز قربانی بازیهای سیاسی شما شدند .8 . شما که دم ازاجرای عادلانه  قانون میزنید در طی این 32سال یک نمونه مثال بزنید که اجازه تجمع ازادانه  به مخالف خود را داده باشید؟ حتی در دوره عصر (اصلاح طلبی ) یک نمونه را مثال بزنید که در ان با تجمع کننده گان برخورد نشده باشد ؟ حال صحبت از کدام شرط وشرکت در کدام انتخابات (انتصابات) است ؟ 9.تاکید برکدام تلاش وتعامل با مسئولان برای پذیرش حق حاکمیت مردم میکنید؟ونگران کدام قربانی شدن رای مردم هستید ؟اگر به شما اجازه فعالیت داده شود برای شرکت وسهم داشتن در قدرت  دیگر رای مردم به قربانگاه نمیرود؟ واگر به شما اجازه داده نشود برای شرکت در انتخابات (انتصابات)رای مردم به قربانگاه میرود؟.؟ در اخر مطلب خودم به عنوان یک ایرانی  اعلام میکنم اقایان این بساط شرط وچانه زدن راجمع  کنید ،وبخاطر منافع شخصی وحزبی خود با بازیهای سیاسی این مردم رافریب ندهید.و شرکت  برای کدام انتخابات (انتصابات) خونهای به ناحق ریخته مردمان برروی زمین چه میشود؟ آیا همه این هزینه ها برای تغییر رئیس جمهور بود؟عمر و زندگی عزیزانی که در زندان سر کرده اند و عمر را به سر میرسانند چه میشود؟ این همه ظلم که برمردم رفته است چه میشود............؟ انتخاباتی نیست که مردم آزادیخواه ایران درآن شرکت کنند ،اینکه شما میگویید (انتصابات) است وهیچ انسان ایرانی آزادیخواهی زیر بار آن نمیرود.  زنده وپاینده ایرانی وایران جانم فدای ایران .    نویسنده ستار ولاله